صبح دوم
« هرجا هستی نقطه ورود همانجاست, از همین جایی که هستید استارت نوشتن را بزنید.» از کتاب حق نوشتن, اثر جولیا کامرون
از وقتی کتاب حق نوشتن را خواندم , دلم میخواهد هرکس را می بینم , به هرکس بر میخورم چه حضوری چه مجازی , بگویم : بنویس! این برای عموم مردم خیلی توصیه عجیبی است , بسیاری از ما چون خاطره بدی از نوشتن به خاطر زنگ های کسل کننده انشا و نوشتن داریم کلا بیخیال نوشتن می شویم و از آن حتی بدمان می آید. تعدادی هم با اینکه دوست داریم بنویسیم, مثل خیلی از دوستان من , فکر میکنیم استعداد نداریم. یا فکر میکنیم باید روزها بگذرد و ایده ای جادویی بهمان الهام شود تا شروع کنیم به نوشتن. اصلا فایده نوشتن را نمیدانیم ! شاید فکر کنیم نویسنده ها افراد عجیبی هستند که از بچگی می نوشته اند و حالا هم بدون اینکه فایده خاصی برایشان داشته باشد برای دل خودشان می نویسند و بعدا به خاطر نوشته های شاهکارشان مشهور می شوند.
اینها همه افسانه است !
از من و خانم جولیا کامرون می شنوید , همه آدمها نویسنده اند و همه استعداد نوشتن دارند !!!
- وا چه حرفا . منکه اصلا نمیتونم بنویسم . اصلا من استعداد نقاشی دارم نه نویسندگی. مگه همه آدما یه جورن ؟
- برای اینکه نوشتن مثل حرف زدن میمونه. تو برای حرف زدن استعداد خاصی میخوای ؟یا همیشه در حال حرف زدنی؟
- خب حرف زدن نیاز آدمه . آدم اجتماعیه و باید حرف بزنه تا با بقیه ارتباط برقرار کنه . اما نوشتن چی ؟ چه فایده ای داره؟ چه دردی از آدم دوا میکنه؟
اینجاست که من به تنهایی قادر به جواب دادن نیستم , خود جولیا خانم باید برامون بگوید چون به قول خودش در کتاب حق نوشتن درباره همین چرا نوشتن صحبت کرده .
« چرا ما باید بنویسیم ؟
ما باید بنویسیم چون نوشتن در ذات انسان است. نوشتن, دنیای ما را مطالبه می کند .
آن را به طور مستقیم و مشخص مال خودمان می کند.
ما باید بنویسیم چون انسان ها موجودات روحی و معنوی هستند و نوشتن شکل قدرتمندی از دعا و مراقبه است که ما را هم به بینش های خودمان و هم به سطح بالاتر و عمیق تری از هدایت درونی وصل می کند .
ما باید بنویسیم زیرا نوشتن در حقیقت وضوح و شور و شوق را به عمل زندگی کردن می آورد. .
ما باید بنویسیم چون نوشتن برای روح خوب است ....
مقدمه حق نوشتن»
من اگر این حرفها را با تمام احساس و وجود خودم تجربه نمیکردم حاشا اگر منتشرش میکردم!!!
نوشتن هم ساده است هم خیلی موثر .
لازم نیست نویسنده شوید , با هر رشته و شغلی فقط شروع کنید به نوشتن .
از همه چیز هم می شود نوشت. خاطرات گذشته , اتفاقات روزانه , حتی برای برنامه ریزی می شود از احساس و حالتمان درباره کاری که میخواهیم انجام دهیم بنویسیم و . .....
من خودم در یکی از تجارب نوشتنم از یکی از خاطرات کودکی ام که خیلی مبهم به یادش داشتم شروع کردم نوشتن , و نتیجه عجیب بود!!!
همه خاطره برایم مثل روز روشن شد , و احساس میکردم ذهن و روحم آزاد شده ! باورتان نمی شود , بعد از تمام کردنش عین دیوانه ها اشک می ریختم و همزمان قاه قاه می خندیدم و احساس سبکی می کردم.
برای اینکه نوشتن ما را با دنیای درونی خودمان آشتی میدهد و راحت تر فکر میکنیم و زندگی میکنیم .
پس اوصیکم و نفسی به نوشتن !