پای درس مولانا واحد مثنوی ترم دوم !
يكشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۳۲ ق.ظ
دوباره شروع کردم به خواندن مثنوی , این بار دفتر دوم.
چقدر شگفت انگیز است و هربار باعث می شود دهانم از این همه حکمت و تیزبینی مولانا باز بماند.
انقدر هم کاربردی هست که در همین روزهای زندگی ات به کار بیاید.
فکر کن!
چیزی که هشتصد سال پیش نوشته شده انقدر به روز و ماندنی باشد.
داستانی که در دفتر دوم خواندم, همان حکایت معروف خر برفت و خر برفت.
پیشنهاد میکنم خودتان بخوانیدش,(لینک گنجور)
اما من پیام هایی که از این داستان گرفتم را می نویسم اینجا تا بماند.
یه جور نوت برداری سر کلاس جناب استاد مولانا :)
بخش ۱۵ - فروختن صوفیان بهیمهٔ مسافر را جهت سماع
- یکی از دلایل بزهکاری در جامعه , فقر است.
- توانگران هیچ وقت اجازه قضاوت و سرزنش ناتوانان در جامعه را به خاطر انجام بزه ندارند.چون اگر خودشان هم در آن وضعیت بودند حتما به همین وضع می افتادند.
- مولانا در گفتن قصه و درباره شخصیت ها , اول دلایل کار یک عده را می گوید بعد خود کارشان را.
- کسانی به برداشت غلط از اعمالشان می رسند که جان و بیجان, حقیقت و مجاز را با هم جا به جا کردند. جان در اصل حقیقت و آگاهی و عشق است و بیجان پول و ثروت و از این دست امور دنیایی.
- ممکن هست ما در زندگی دقیقا وقتهایی که خیلی خوش و غافلیم و زیاد از حد خوشبین به دیگران, ضربه بخوریم و دیگران ازمان سو استفاده کنند.
- هر چیزی در نهایت خود, ضد خود را تولید می کند ( اگر کسی به خودش خیلی سختی بدهد و معنایی برای آن سختی نداشته باشد, بعد که به راحتی نسبی می رسد بسیار جریص و جوگیر می شود.)
۹۹/۰۵/۱۲